فرهنگ بیماریها و پاتولوژی های مرتبط با ارتز و پروتز
از ارتزها می توان به عنوان ساپورتهای ارتوپدی، بریسها، و اسپلینتها نام برد. ارتزها توسط پزشکان تجویز می شوند و ساپورت و عملکرد لازم را برای بخش های مختلف بدن فراهم کرده و از آنها محافظت می نمایند.
ارتزها:
o از بخشهای مختلف بدن در مقابل ایجاد دفورمیتی های بیشتر محافظت می نمایند، باعث تحریک بهبودی می شوند.
o عملکرد را به یک ناحیه از بدن که دچار ضعف یا آسیب دیدگی شده است بازمیگردانند.
o جایگزین شده یا عملکرد و ثبات را افزایش میدهند.
ارتزها بر اساس اینکه کدام استخوانها، مفاصل و یا بخشهایی از بدن را احاطه می کنند، نامگذاری می شوند.
CO = Cervical Orthosis or Neck Brace
HO = Humeral Orthosis
EO = Elbow Orthosis
WO = Wrist Orthosis
WHO = Wrist Hand Orthosis
SEWHO = Shoulder Elbow Wrist Hand Orthosis
LSO = Lumbo-sacral Orthosis = Back Support
TLSO = Thoraco-lumbo-sacral Orthosis = Back Support/Body Brace
FO = Foot Orthosis = Foot Insert or Foot Orthotic
AFO = Ankle Foot Orthosis
KO = Knee Orthosis or Knee Brace
KAFO = Knee Ankle Foot Orthosis
HKAFO = Hip Knee Ankle Foot Orthosis
تنیس البو (Tennis Elbow = Lateral Epicondylitis)
اغلب با افزایش درد بر روی قسمت خارجی آرنج تشخیص داده می شود. بر اثر پارگی های کوچک در تاندونهای اکستنسوری که به آرنج متصل می شوند، ایجاد می گردند. علائم شایع آن عبارتند از : درد در قسمت خارجی آرنج، درد در زمان بلند کردن اجسام، درد در زمان انجام دادن اکستنشن و پرونیشن (بطور مثال چرخاندن دست به سمت پایین)
گلفرز البو (Golfer's Elbow = Medial Epicondylitis)
بصورت افزایش درد در سمت داخلی آرنج تشخیص داده می شود. اغلب بر اثر پارگی های کوچک در تاندونهای فلکسوری که به آرنج متصل می شوند، ایجاد می شود. علائم شایع آن عبارتند از: درد در سمت داخلی آرنج، درد در زمان بلند کردن اجسام، درد در زمان انجام دادن فلکشن و سوپینیشن (چرخاندن دست به سمت بالا)
آسیب شبکه بازویی (Brachial Plexus Injury = Erb's Palsy = Waiter's Tip)
آسیبی به شبکه براکیال است که باعث ضعف یا فلجی اندام فوقانی می شود. بیمار معمولا با بازویی مراجعه می کند که کنار بدن آویزان بوده و از شانه به سمت داخل چرخیده است. آرنج در وضعیت اکستنشن بوده ( فلکشن مچ و انگشتان در حالیکه کف دست رو به بالاست حفظ شده است). این عارضه در زایمان های سخت دیده می شود (3~2 مورد در هر 1000تولد). گاهی اوقات علائم آسیب با بی حرکتی برطرف می شود با این وجود اگرهیچ گونه بهبودی حاصل نشود جراحی تجویز می شود.
سندرم تونل کارپ (Carpal Tunnel Syndrome):
که با درد، بی حسی و گزگز در مچ دست مشخص می شود و معمولا با حرکات تکرار شونده دست همراه است. حرکات تکرار شونده باعث تورمو کامپرشن عصب مدین و تاندونی می شود که از داخل تونل فیروزی در قاعدهی دست عبور می کند و باعث بروز علائم و نشانه ها میشود.
درمان شکستگی ها و مداخله ارتزی
حفاظت از ناحیه آسیب دیده: زمانی که راستای قسمت های دچار شکستگی الاین شد لازم است که از نیروهای مضر دیگر محافظت شوند.
بیحرکت کردن منطقه آسیب دیده: زمانی که استخوانها در راستای صحیح بهبود مییابند لازم است که محل شکستگی بیحرکت شود. در صورتی که در شروع روند توانبخشی اجازه حرکت داده شود احتمال بد جوش خوردن و الاینمنت ضعیف وجود دارد.
کامپرش =کاهش :این به عدم تحرک اشاره دارد. هدف استفاده از ارتز شکستگی، حفظ فشردگی اندام جهت حفظ راستای شکستگی میباشد.
حرکت دادن به بیمار
دامنه حرکتی: ضروریست که بعداز شروع اولین پروسهی بهبود، ناحیهی دچار شکستگی را حرکت داد. این به جلوگیری از کانتراکچر، حفظ قدرت عضلانی و نیز به تحریک رشد استخوان کمک می کند.
بازسازی استخوان
استخوان پویا است و به طور مداوم در پاسخ به نیروهای مکانیکی و مطالبات متابولیکی تغییر شکل میدهد. استرس، فشار، تحمل وزن و فعالیت فیزیکی احتیاج به کمک جهت کنترل فرایند تغییر شکل را افزایش میدهد.
دسته بندی شکستگیها
شکستگی بسته (Closed fracture):شکستگی استخوان بدون ایجاد زخم باز
شکستگی همراه با خورد شدگی (Comminuted Fracture):استخوان به چندین قطعه شکسته میشود.
شکستگی جابجا شده (Displaced Fracture):شکستگی استخوان در حالی که راستای بخش های شکسته شده بهم خورده است .
شکستگی همراه با دررفتگی (Fracture Dislocation):این آسیب ترکیبی از دررفتگی مفصل و شکستگی میباشد (معمولا در محلی خیلی نزدیک به مفصل اتفاق می افتد).
بد جوش خوردن(Mal – union):ترمیم استخوان در موقعیت نامطلوب (راستای نادرست)
جوش نخوردن(Non – union):عدم بهبود دو قطعه استخوان شکسته (pseudo – joint)
آسیب ها، سندرم ها و پاتولوژی های اندام تحتانی
صافی کف پا(Pes planus) :
صاف شدن غیر طبیعی کف و قوس پا را گویند. در بسیاری موارد این عارضه بدون نشانه بوده و اختلالی در عملکرد نرمال پا ایجاد نمی کند. قوس های طولی-داخلی و قوس قدامی-عرضی متاتارسال ممکن است بخوابد و باعث درد و عدم راحتی فرد شود. این عارضه ممکن است حاد، تحت حاد و مزمن باشد. بیماران می توانند از مداخلات درمانی ارتزی استفاده کنند.
دفورمیتی Cavusپا :
این عارضه با بلندی غیرطبیعی ارتفاع قوس طولی-داخلی یا تقعر زیاد کف پا مشخص می شود. این عارضه باعث اعمال فشار بیش از حد به پاشنه (کالکانئوس) و سر متاتارسالها (بخش جلویی پا) می شود. ارتزها اغلب به توزیع مجدد فشار در کف پا کمک کرده و مانع شکست پوستی و Abrasionsمی شوند.
متاتارسالژیا:
وضعیتی است که با دردی که از سر متاتارسها شروع شده، مشخص می شود و با تحمل وزن و فشار افزایش می یابد. از آنجایی که پوشیدن کفش های پاشنه بلند باعث اعمال بخش اعظمی از وزن به قسمت جلویی پا و متاتارسها میشود، اغلب باعث بدتر شدن این وضعیت می شوند.
ابداکشن / ادداکشن قسمت جلویی پا :
متاتارسوس ادداکتوس :
وضعیتی است که در آن متاتارسها به سمت داخل جابجا شده اند و بنابراین قسمت جلویی پا در محل مفصل متاتارسال به ادداکشن رفته است.
کلاب فوت (تالیپس اکوواینوواروس) :
این واژه از کلمه ی لاتین Talipesبه معنی استخوان مچ پا، Pesبه معنی پا و equineبه معنی اسب گرفته شده است. واژه کلاب فوت به پایی گفته می شود که به پایین اشاره دارد. انگشتان به سمت داخل چرخیده اند و ته پا به سمت داخل نگاه می کند. اگر این عارضه زمانی که نوزاد به دنیا می آید دیده شود به آن کلاب فوت مادرزادی می گویند. در صورتی که درمان نشود بدتر شده و باعث می شود که بیمار روی سطح پشتی پایش راه برود. معمولا قالب گیری مکرر (سریالی)، روش های اصلاح با جراحی و استفاده از ارتزها جهت درمان این عارضه بکار می روند.
بونیون:
ضخیم شدن اولین مفصل متاتارسال انگشت بزرگ پا را بونیون می گویند. معمولا با بزرگ شدن و جابجایی انگشت به سمت خارج همراه است. این عارضه میتواند ارثی باشد یا در اثر تخریب استخوان و یا بیماری های مفصلی مثل آرتریت ها ایجاد شود. کفش های پاشنه بلند انگشتان را به هم فشار داده و وزن را به بخش جلویی پا جابجا می کنند.
هالوکس واروس/ والگوس :
جابجایی انگشت بزرگ به سمت سایر انگشتان یا دور از آنها می باشد.
انگشت چکشی:
نوعی بدشکلی پا است که با افزایش بیش از حد ارتفاع قوس طولی- داخلی که معمولا همراه با کانتراکچر دورسال انگشتان است مشخص می شوند.
پلانتار فاشیتیس:
التهاب فاشیای پلانتار (بافت ارتباط دهنده فیبروزی که در طول کف پا امتداد داشته و از پاشنه تا ناحیه متاتارسها کشیده شده است) می باشد. معمولا در ورزشکاران دیده می شود و با استرین یا استرچ بیش از حد فاشیا ایجاد می شود. باعث درد، التهاب و در اغلب موارد خارپاشنه در ناحیه اتصال آن به کالکانئوس (استخوان پاشنه) می شود.
آشیل تندینیتیس :
باعث التهاب و تخریب تاندون آشیل می شود.
بی ثباتی مفصل مچ پا :
بی ثباتی های لیگامانی مچ پا اغلب بعلت شلی لیگامانی، آسیب های حاد یا مزمن مفصل مچ پا ازجمله اسپرین ها یا استرین ها می باشد.
شارکو ماری توث :
بیماری شارکو ماری توث(CMT) اختلال هدایت عصبی است که باعث ضعف و از دست دادن خفیف حس در اندامها می شود. این بیماران اغلب با دفورمیتی های ریجید کیووس پا مراجعه می کنند.
سکته(CVA) :
سکته زمانی اتفاق می افتد که تامین خون بخشی از مغز ناگهان قطع می شود (ایسکمیک) یا مویرگهای خونی مغز پاره شده و خون وارد فضای احاطه کننده سلولهای مغزی می شود(هموراژیک). سلولهای مغزی زمانی میمیرند که هیچ اکسیژن و مواد تغذیه ای را از خون دریافت نکنند یا زمانی که سلولهای مغزی با خونریزی ناگهانی داخل یا خارج مغزی آسیب می بینند. نشانه های سکته بسیار ساده هستند.
دیابت :
دیابت اختلال متابولیکی است که در آن هورمون انسولین در بدن تولید نمی شود یا بدن نمی تواند به درستی از آن استفاده کند. بدن ما برای رشد، غذا را هضم و انرژی به شکل گلوکز (قند موجود در خون) جذب می شود. گلوکز منبع اصلی سوخت در بدن می باشد. بعداز هضم، گلوکز وارد جریان خون می شود جایی که توسط سلولها برای رشد و انرژی استفاده می شود. حمل و نقل توسط هورمون انسولین انجام می شود که از لوزالمعده ترشح می شود. مقدار انسولین که بدن تولید میکند توسط آنچه که ما میخوریم تنظیم می شود. در بیمارانی که از بیماری دیابت رنج می برند، تولید انسولین بیش از حد کم است و بنابراین نمی توانند گلوکز را به درستی تجزیه کنند. در این صورت گلوکز وارد ادرار شده و به خارج بدن منتقل می شود در نتیجه منجر به کاهش سوخت بدن می شود.
دیابت دارای اثر قابل توجهی برروی سیستم های دیگر است و می تواند منجر به عوارض عروق مغزی و کرونری، اختلالات عروق محیطی، اختلال بینایی، اختلال سیستم عصب محیطی و اتونومیک شود. جهت جلوگیری از زخم، شکست پوستی و خراش ها بیماران باید به دقت از نظر علائم و نشانه های نوروپاتی دیابتی مثل بی حسی و درد در دست ها و پاها، کاهش حس ارتعاشی، افتادگی پا و ... معاینه شوند.
مالتیپل اسکلروسیس :
MSیک بیماری خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی (CNS)است که با تخریب میلین (غلاف بیرونی سلولهای عصبی) و آکسون های عصبی در مناطق مختلفی از مغز و نخاع در زمان های مختلف ایجاد می شود. این تخریب باعث اختلالات موقت و تکرار شونده و یا پایدار در هدایت عصبی شده و باعث علائم و نشانه هایی مثل ضعف عضلانی، بی حسی، اختلالات بینایی و یا ازدست دادن کنترل روده ، مثانه و عملکرد جنسی می شود. MSیک اختلال نسبتا شایع است. امروزه بیش از 000/250 آمریکایی مبتلا به MSمی باشد. این بیماری در زنان دو برابر مردان می باشد.
میلومننگوسل و اسپاینا بیفیدا:
در بیماران مبتلا به میلومننگوسل و اسپاینا بیفیدا بخشی از نخاع و غشای آن از قسمت پشت بیرون زده است. این بیماران بعلت تخریب سطح نخاع، دچار فلجی می شوند. بسته به سطح اختلال بیماری ممکن است احتیاج به درمان ارتزی محدود یا ممکن است نیازمند reciprocating Orthosesو صندلی چرخدار باشند.
فلج مغزی :
فلج مغزی (CP)اصطلاحی است برای توصیف گروهی از اختلالات که کنترل حرکت را تحت تاثیر قرار می دهند. ممکن است براثر آسیب به مغز قبل، حین و یا بعداز تولد ایجاد شود. فلج مغزی ممکن است بعداز تولد، ثانویه به تصادف، ضربه به سر یا بیماری های عفونی مثل مننژیت باکتریایی یا انسفالیت ویروسی ایجاد شود. علائم در هر مورد متفاوت است.
همی پلژی اسپاستیک :
با افزایش تون عضلاتی، در نیمی از بدن اتفاق می افتد. بعلت ضایعه نورون حرکتی فوقانی[1] مثل سکته، ترومای سیستم عصبی مرکزی و یا تومور ایجاد می شود.
سندرم دیستروفی عضلانی :
دیستروفی عضلانی (MD)سندرم ژنتیکی است که باعث ضعف و تحلیل عضله می شود. MDاختلالی پیشرفته بوده که اندام تحتانی را تحت تاثیر قرار می دهد و بتدریج به سمت پروگزیمال کشیده می شود. در حالی که به سمت پروگزیمال می رود بر سیستم های قلبی و تنفسی تاثیر می گذارد. این بیماری در مردان بیشتر از زنان دیده شده است.
فلج پرونئال:
این وضعیت ناشی از آسیب یا صدمه به عصب پرونئال می باشد. بیماران اغلب دچار افتادگی پا (drop foot)، ضعف دورسی فلکسورها و اورتورها (عضلاتی که به وسیله ی عصب پرونئال عصب دهی می شوند) هستند.
ادم
لنف ادم :
تجمع غیر طبیعی از بافت یا مایع لنفی در فضاهای میان بافتی را گویند.
ادم Pitting:
اختلالی عمومی یا موضعی است که در آن بافتهای بدن حاوی مقدار بیش از حدی از مایع میان بافتی است. با اعمال کمی فشار به منطقه ادم و سپس حذف فشار، indentation(دندانه) حاصله دیده می شود. بعداز برداشتن فشار با جریان مایع به حالت اولیه خود، دندانه از بین می رود.
کمر درد:
اصطلاح "غیر اختصاصی کمردرد" اشاره به یک بیماری است که در آن درد موضعی در ناحیه پشت و بدون وجود منشا مشخصی وجود دارد. کمردرد اغلب به دردی مداوم، کسل کننده با تندرنس (حساسیت به لمس) در نزدیکی محل های اتصال عضلات بخش پایینی لومبار، لومبوساکرال و سگمانهای مهره ساکروایلیاک اشاره دارد.
اسپرین/ استرین عضلات
استرین:
به یک تروما، به عضله یا واحد عضلانی-تاندونی از طریق انقباض خشونت آمیز یا کشش بیش از حد اجباری اشاره دارد.
اسپرین :
اشاره به ترومایی دارد که به عضله وارد شده و بسته به شدت آسیب ساختار، باعث ناتوانی می شود.
استنوسیس:
اشاره به تنگی سوراخ بین مهره ای دارد که از داخل آنها اعصاب نخاعی خارج می شوند. به علت تغییرات دژنراتیوی می باشد که باعث رشد بیش از حد استخوان در کانال می شود. علائم ناشی از درگیر شدن اعصاب شامل کمردرد و درد منتشره به سمت پایین به هر دو پا می باشد. بیماران زمان نشستن یا زمانی که ستون فقرات خم می شود _ فضای پهنتری را برای عبور عصب از داخل آن ایجاد می کند_تسکین درد را گزارش کردند. گاهی اوقات جهت باز کردن کانال جراحی تجویز می شود که سوراخ بزرگتری ایجاد شده و کامپرشن ریشه عصبی کاهش می یابد.
بیماری دژنراتیو مفصل (DJD):
DJDبه استئوآتریت زانو اشاره دارد که بیش از حد 80% افراد بالای 60 سال را درگیر می کند. آرتریت یک اصطلاح کلی است و برای بسیاری از شرایط بکار می رود که ناشی از تغییرات دژنراتیو مفصل و ساختار های آن می باشد. DJDاز دست دادن تدریجی و پیشرونده ساختارهای غضروفی است که بین دو استخوان به عنوان جاذب ضربه عمل می کنند.
غضروف مانعی را فراهم کرده و به انعطاف پذیری مفصل کمک می کند. زمانی که غضروف نازک شده یا از بین می رود سایش استخوانها در مقابل یکدیگر باعث درد و سفتی در اطراف مفصل می شود. تشکیل استخوان اضافی و غیر طبیعی اسپور نامیده می شود که از استخوان آسیب دیده رشد می کند و موجب درد و سفتی بیشتر می شود.
اسپوندیلوسیس / اسپوندیلو لیستزیس:
بیماری بعلت لغزش یک مهره کمری روی مهره دیگر یا روی ساکروم اتفاق میافتد. اغلب در کودکان و ورزشکارانی دیده می شود که در ورزشهایی شرکت دارند که مستلزم لوردوز (قوس) زیاد یا تکرار شونده مهرههای لومبوساکرال هستند. بسته به شدت بیماری، شکستگی دوطرفه Pars(المان خلفی مهره) وجود دارد.
فتق دیسک :
فتق دیسک اختلال دیسک بین مهره ای است. در این مورد، نوکلئوس پولپوزوس ( بخش مرکزی دیسک) از میان آنولوس فیبروزوس ( بخش محیطی آن) به سمت خارج رانده شده و به ستون مهرهها فشار وارد میکند. درد می تواند به علت التهاب بافت و یا فشار به عصب باشد. اغلب فتق های دیسکی به طرف خلف و یا به سمت طرفین می باشد. در برخی موارد شدید فشردگی ریشه عصبی وجود دارد که باعث درد رادیکولار (درد انتشاری) و ضعف اندام های تحتانی می شوند.
سندرم فست:
سندرم فست معمولا به سختی تشخیص داده می شود. در اغلب موارد با کمردرد موضعی در یک سمت و نزدیک کپسول مفصلی یا اطراف آن نمایان می شود. در برخی موارد، وجود تغییرات دژنراتیو روی سطح فست باعث تحریک و سوزش بیشتر می شود.
اسکولیوز:
اسکولیوز تحت عنوان خم شدن غیرطبیعی ستون فقرات تعریف شده است. این بدشکلی اغلب به عنوان خمش جانبی تصور می شود در حالی که ناهنجاری های چرخشی، خم شدن و اکستنشن نیز وجود دارد. بیشتر اوقات اسکولیوز را به نوجوانی ربط میدهیم درحالیکه اگر درمان نشود افراد بالغ و سالمندان دچار عوارض شدید ثانویه ازجمله فشرده شدن ریشهی عصبی نخاعی، درد و اختلالات ریوی می شوند.
نوروفیبروماتوز:
اختلالی است که با تشکیل نوروفیبروماها و یا تومورها مشخص میشود که بافت عصبی در پوست، بافت زیرجلدی، اعصاب کرانیال و ریشه های اعصاب نخاعی را درگیر می کند. با تومورهای قابل مشاهده پوست، لکه های شیر قهوه ای و درد اطراف اعصاب درگیر ظهور می کند.
آرتریت روماتوئید :
آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی مزمن است که در درجه اول مفاصل و بافتهای نگهدارنده اطراف آنها را درگیر میکند. اغلب با تورم شدید مفاصل، درد و خستگی همراه است.
آنکیلوزینگ اسپوندیلایتیس:
این عارضه بعلت التهاب اطراف یک یا تعداد بیشتری مهره میباشد. بیماری مزمن التهابی است که مفاصل بین مهرهها را درگیر میکند و در نهایت باعث میشود که مهره ها به هم فیوز شده یا به داخل هم رشد کنند. بیماران پاسچر stoopedداشتهو ستون فقراتشان بسیار سفت و سخت میباشد. جراحی در صورت تجویز بسیار خطرناک است. بعلت سفتی و تغییر ستون فقرات آسیب عصبی قابل توجهی وجود دارد.
تروما :
ترومای وارده به ستون فقرات میتواند باعث شکستگی، آسیب نخاعی، فشره شدن عصب و سندرمهایی مثل سندرم طناب مرکزی و سندرم Brown –Sequadشود.
شکستگیهای ستون فقرات
شکستگی همراه با فشردگی در قدام(Anterior Compression Fracture)
این نوع شکستگی باعث کاهش ارتفاع قسمت قدامی جسم مهره میشود. معمولا همراه با این ضایعه آسیب نرولوژیکی اتفاق نمیافتد، با این حال اگر درمان نشود میتواند منجر به افزایش دفورمیتی و ضایعات نرولوژیکی شود.
شکستگی زائده خاری یا عرضی(Spinous / Transverse Process fracture)
اینها شکستگیهای زوائد عرضی و خاری مهرهها میباشند. بندرت با ضایعات نرولوژیکی همراه بوده با این حال، زمان بهبود موجب درد و سفتی میشوند.
شکستگی Burst
اختلالی در یکپارچگی جسم مهره بوده و باعث عدم مقاومت جسم مهره در برابر بارگذاری های محوری میشود. این شکستگیها از نظر مکانیکی بیثبات بوده و در صورتی که تکههای استخوانی به سمت عقب به داخل کانال نخاعی حرکت کنند میتوانند از نظر نورولوژیکی نیز بیثبات باشند.
آسیب طناب نخاعی (Spinal cord Injury)
با صدمه به طناب نخاعی ایجاد شده که باعث ضایعات عضلانی، حسی و عصبی میشوند. این ضایعات ممکن است کامل یا ناقص باشند. ضایعت نخاعی ناقص باعث کمی ضعف در یک ناحیه شده درحالی که سمت مقابل ممکن است ضعیف تر یا قویتر باشد. آسیبهای نخاعی کامل که باعث ضایعه نرولوژیکی کامل زیر سطح بخش آسیب دیده میشوند. آسیبهای نخاعی کاملی که اندامهای تحتانی را درگیر میکنند تحت عنوان پاراپلژی بیان میشوند و آسیبهای نخاعی کاملی که اندامهای فوقانی و تحتانی را با هم درگیر میکنند تحت عنوان کوادریپلژی بیان میشوند. آسیب کامل طناب نخاعی که مهرههای بالایی ستون فقرات گردنی بالاتر از مهره C3را درگیر کرده باشند پنتیپلژی (Pentiplegic)میگویند.
سندرم طناب نخاعی (Central cord Syndrome)
نوعی آسیب طناب نخاعی است که اندامهای فوقانی را به نسبت بیشتر از اندامهای تحتانی و sacral sparingدرگیر میکند. توانایی ارسال و دریافت سیگنال از بخشهای مختلف بدن پایین تر از بخش ضربه، توسط مغز تحت تاثیر قرار گرفته ولی کاملاً مسدود نشده است.
سندرم Brown Sequad:
این سندرم عارضه نرولوژیکی بسیار نادری است که با ضایعهای روی طناب نخاعی ایجاد شده و باعث ضعف یا فلجی یک سمت بدن و از دست دادن حس سمت مقابل میشود. این سندرم همراه با بیماریهای دژنراتیو، تومورهای طناب نخاعی، مالتیپل اسکلروزیس، بیماریهای عفونی یا التهابی دیده میشود.
اصلاح و درمان انحرافات اسکلتی بدون جراحی در کلینیک تخصصی آرشام طب.
۱ زانوی پرانتزی
۲ زانوی ضربدری
۳ زانوی عقب رفته
زانوی ضربدری یا(genu valgum) همانند پای پرانتزی یکتغییر فرم یا دفورمیتی در مفصل زانو است. در یک فرد طبیعی در حالت ایستاده زمانیکه بین زانوها هیچ فاصله ای وجود نداشته باشد، قوزک های مچ پا نیز هیچگونه فاصله ای ندارد. اگر باکنارهم بودن زانوها، بین مچ پاها یا قوزک پاها فاصله ایجاد شود، پای ضربدری نامیده میشود.
زانوی پرانتزی یا(genu vargum) همانند پای ضربدری یکتغییر فرم یا دفورمیتی در مفصل زانو است. دریک فرد طبیعی در حالت ایستاده زمانیکه بین قوزک ها هیچ فاصله ای وجود نداشته باشد، زانو ها نیز هیچگونه فاصله ای ندارد. اگر باکنارهم بودن مچ پا، بین زانو ها فاصله ایجاد شود، پای پرانتزی نامیده میشود.
#آدرس-تهران-خیابان شریعتی-بالاتراز دوراهی قلهک-ساختمان پزشکان سپهر-طبقه چهارم- آرشام طب
جهت نوبت دهی
021-22630124
021-22630125
021-22635067
روابط عمومی
09109407043
اینستاگرام ما را دنبال کنید